براى خیلىها واضح گردید که بعث عراقصلح واقعى نمىخواهد و آماده اجراى قطعنامه 598 نیست و شعارهاى صلحخواهى سالهاى جنگ، معلول وضعجبهه و از سر ضعف و ناچارى بوده استهم چنین روشن شد که مستکبران حامى عراق و ارتجاع عرب نیز وضعى مشابه عراق داشته و دارند و متأسفانه معلومشد که سازمان ملل و شوراى امنیت نیز تمایلى به اجراى قطعنامه در شرایط خاص آتش بس ندارد در این مرحله،ایران مظلوم، مانند دوران جنگ، تنها و غریب در صحنه مذاکرات براى احقاق حق خود به تلاش پرداخت و باهوشیارى و مقاومت، امید گرفتن امتیاز را از دشمن سلب و به استعمارگران اجازه سوء استفاده از وضع »نه جنگ و نهصلح« را نداددر کنار این وضع نامطلوب و افشاگر، تضادهاى داخلى جبهه دشمنان انقلاب اسلامى و مشکلات اقتصادى عراق وتوقعات غیرقابل تحمل عراق از پشتیبانان ثروتمند خود در دوران جنگ، وضع و شرایط جدیدى را پیش آورد کهامروز شاهد آثار آن هستیمبىشک وعدههاى نصر الهى براى انسانهاى صبور و مقاوم و جهادگر که براى انجام وظایف الهى - انسانى خود از همهچیز گذشته و رضایت خداى را نصبالعین قرار دادهاند، از عوامل اصلى این وضع و شرایط جدید است که بهرهگیرىاز آن نیز صحنهاى دیگراز امتحان الهى است که امیدواریم توفیق حسن انجام این امتحان را، کما فى السابق داشتهباشیمعلائمى از تغییر سیاست طرف ما دریافت مىشد و اطلاعات و قرائن و محاسبات راه درست حرکت را به ما نشانمىداد در تاری2/05/69 مطلع شدیم که نامه سربستهاى از رئیس جمهورى عراق و آقاى یاسر عرفات براى مقاممعظم رهبرى و رئیس جمهورى کشورمان رسیده است حامل نامه فردى از سازمان آزادى بخش فلسطین بود و ابتدائاًبا ناباورى با این ادعا برخورد شد، چون وضع ما و عراق در شرایطى نبود که با عرف دیپلماتیک ارسال پیک و نامه قابلتوجیه باشدبررسىهاى ابتدایى از لحاظ مضامین و امضاى نامه و مهر و آرم و با توجه به شناخته شده بودن حامل نامه و همراهى بانامه عرفات، اطمینان نسبى ما را در خصوص صحت ادعا جلب کردبراى بررسى مضامین نامه و تهیه جواب و برخورد مناسب با موضوع، در تاریخ2/08/69 جلسهاى در محضر مقاممعظم رهبرى با حضور اعضاى شوراى عالى امنیت ملى و مشاوران سیاسى رهبرى و من تشکیل شدگرچه در گذشته صدام حسین چند بار اقدام به ارسال پیام از طریق نمایندگىهاى عراق در آلمان و سوئیس و جاهاىدیگر کرده بود و پیشنهاد مذاکره حضورى و رو در روى رؤساى دو کشور را داده بود و تا مرحله مذاکره مقدماتى درسطح رؤساى نمایندگىها بدین منظور پیش رفته بودیم و ابتکار آن بىسابقه نبود، ولى ویژگىهاى مضامین نامه کافىبود که مطلب را جدى بگیریم که گرفتیم با مشورت و دقت همه جانبه، جواب تهیه شد و از طریق نمایندگیمان در ژنوبه نمایندگى عراق در آنجا تحویل گردید و سپس تبادل نامهها به همین صورتى که در متن کتاب مىبینید ادامه یافت وچیزى که توجه ما را به خود معطوف داشت عجلهاى بود که در طرف عراق به چشم مىخورد که براى ما توجیهمعقولى نداشت گرچه در تحلیلها و بررسىهاى مربوط به انگیزه طرف مقابل در ارایه این ابتکار و عجله غیرمعمول، در ادامه کار، ضمناحتمالات فراوان دیگر، احتمال مشکل داشتن با همسایههاى عرب خود و به خصوص کشورهاى نفتخیز خلیجفارس مطرح بود، ولى بعضى احتمالات دیگر از قبیل مشکل داشتن با کشورهاى صنعتىِ طلبکار عراق و به خصوصآمریکا و فرانسه و یا مشکلات اقتصادى و اجتماعى داخلى ناشى از دوران طولانى جنگ بىثمرى که خود راه انداختهبود و طولانى شدن دوره اسارت دهها هزار اسیر عراقى که عمدتاً در سالهاى اول جنگ اسیر شده بودند و مخارجگزاف نگهدارى این همه نیرو به خاطر دوران نه جنگ و نه صلح و به عنوان عوامل این حرکت توجه ما را جلبمىکرد و کمترین اهمیت را به احتمال پیشآمدن جنگ با حامیان دیروز و آن روز عراق مىدادیممناسب است که در این مقدمه کوتاه نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
1- اکنون اسناد غیرقابل انکارى در اختیار تاریخ است که نشان مىدهد این جنگ با خواست استکبار و ارتجاع وصهیونیسم براى شکست و یا حداقل تضعیف انقلاب اسلامى ایران آغاز شد و به بعث عراق حداقل امید اشغالخوزستان و تجزیه ایران و رسیدن به موقعیت سیادت و ژاندارمى در خلیج فارس داده شده بود
2- براى این هدف پلید، از همه ابزارهاى ممکن استفاده شد کمکهاى مالى و تسلیحاتى و اطلاعاتى و تبلیغاتى وسیاسى بىدریغ و سخاوتمندانه و چشمپوشى از هرگونه جنایت جنگى و تخلف از موازین بینالمللى و سرانجامدخالت علنى و رسمى ابرقدرت آمریکا در کنار عراق و علیه ایران در جنگ
3- ایران اسلامى به تنهایى در مقابل جبهه کفر جهانى و شیاطین کوچک و بزرگ زمان دفاع مىکرد و به جز از خداوندمنّان، از جایى کمک دریافت نمىکرد و جالب توجه اینکه بجز چند هفته اوایل و اواخر جنگ در تمام دوران هشتساله دفاع، نیروهاى ایران و اسلام در وضع تهاجمى و ارتش بعث عراق تحت فشار و رو به انهزام بود و وضع هفتههاىاستثنایى هم عوامل خاص خود را دارد که مورد اشاره قرار گرفت و این پیروزى عظیم و کمسابقه مىتواند سرمشقىبراى سایر ملتها و به خصوص ملتهاى اسلامى در ترسیم راه زندگى خود باشد، به شرط آنکه به تاریخ در ثبت حقیقتخیانت نشود و واقعیتها در اختیار جویندگان حق قرار گیرد
نوشته شده توسط
مباشری
90/6/20:: 8:36 صبح
|
() نظر